بازدید امروز : 247
بازدید دیروز : 392
از دیدگاه آموزه و نگاه سیستمی آن به موسیقی و هنر این مقوله در صورتی که در راستای قرب الهی قابل توجیه باشد و یا حد اقل در تعارض با آن نباشد مورد تایید است و می توان از آن استفاده کرد و دین هم با آن مخالف نیست ولی در صورتی که به نحوی با راه خدا و قرب الهی درگیر شود و باعث انحراف از یاد خدا باشد مجاز نیست و شرعا نیز اشکال دارد. این معیار کلی است که باید در نظر گرفته شود
توضیح بیشتر:
در مورد موسیقی افراط و تفریط فراوان وجود دارد. برخی آن را به کلی حرام می دانند و اصلا سراغش نمی روند و برخی به کلی حلال. هر دو نظر ا فراطی است. موسیقی در طبیعت وجود دارد، در چهچه بلبلان و آواز پرندگان و مانند آن. صوت زیبا را خداوند آفریده و برخی انبیا مانند حضرت داوود(ع) به خاطر صوت زیبایی که داشته اند، معروف بوده اند و در برخی روایات هست که آن حضرت در بهشت نیز می خواند و بهشتیان از صدای زیبای او لذت می برند. صوت زیبای قرائت قرآن را در روایات ستوده اند و خود معصومین قرآن کریم را با صدایی به غایت زیبا و مسحور کننده می خواندند.
و اگر نواختن دستگاه های موسیقی در زمان معصومین (ع) حرام بوده و مومنین سراغ آن نمی رفتند به خاطر این بوده است که در آن دوران از این ابزار تنها در جهت گمراهی و انحراف از دین، عیش و نوش، خوشگذرانی مفرط و غفلت از یاد خدا و توسط حکام جور استفاده می شده است و مومنین آنچنان در ضعف، سختی و مصیبت گرفتار بوده اند که حال فرصتی برای پرداختن به این امور برایشان فراهم نبوده است.امروز هم اگر از این ابزار به این صورت استفاده شود، حرام است، ولی امروزه وضعیت فرق کرده و موسیقی کاربردهای فروانی پیدا نموده است. مانند یک ابزار که هم می شود آن را در مسیر صحیح به کار برد و هم در مسیر نا صحیح. موسیقی یک چنین وضعیتی دارد. برخی موارد آن واقعا حرام است چون مخصوص مجالس غافلین، گمراهان، اهل دنیا و بی دینان است و برخی موارد آن نیز واقعا حلال است و نه تنها گمراه کننده نیست، بلکه گاهی در جهت لطافت روح، آرامش روان و حتی تحریک احساس معنوی انسان، کاربرد دارد.
موسیقی از مواردی است که اگر انسان درست و به موقع و به اندازه از آن استفاده کند می تواند برای انسان مفید باشد ولی اگر نادرست و به صورتی افراطی به آن عادت کند، مضر و بلکه خطر آفرین است. برخی افراد حتی از موسیقی های حلال هم به صورت افراطی استفاده می کنند، این نوع استفاده هم خوب نیست و به سلامتی عقل و روان ایشان آسیب می رساند.
یکی از افرادی که خیلی منطقی و خوب با این موضوع برخورد کرده است، مقام معظم رهبری حفظه الله است. ایشان در پاسخ به سوال دانشجویان نسبت به این موضوع مطالبی بیان کرده اند که بسیار راهگشا و معتدل است. در ادامه توجه شما را به سخنان ایشان جلب می کنم.
---------------
موسیقی در کلام رهبری:
سوال: آیا می توانیم بگوییم که ترویج موسیقی بهترین راه مقابله با تهاجم فرهنگی است؟
این که ما بگوییم موسیقى بهترین راه مقابله با تهاجم فرهنگى است، نه، من به این معتقد نیستم که موسیقى یک چنین کششى داشته باشد. بهتر است بگویم یکى از راه هاى مبارزه با تهاجم فرهنگى است. بله، یکى از راه ها است. البته با شرایطى مىتواند باشد، اما بهترین راهش را این نمىدانم. ببینید، در مورد موسیقى دو حرف وجود دارد: یکى این که ببینیم اساساً مشخصههاى موسیقى حلال و حرام چیست؛ و دیگر این که بیاییم: در مصداق، مرزهایى را مشخص کنیم تا بهقول شما، جوانان بدانند که این یکى حرام و این یکى حلال است. البته این دومى کارآسانى نیست؛ کار دشوارى است. که انسان از این اجراهاى موسیقىهاى گوناگون - موسیقى خارجى، موسیقى ایرانى هم با انواع و اقسامش؛ با کلام، بىکلام - بخواهد یکىیکى اینها را مشخص کند؛ اما مشخصههاى کلىیى دارد که آنرا مىشود گفت. البته من هم در جاهایى به بعضى از اشخاصى که دستاندرکار بودند، آنچه را که مىتوانستم و مىدانستم، گفتهام؛ حالا هم مختصرى براى شما عرض مىکنم.
ببینید، موسیقى اگر انسان را به بیکارگى و ابتذال و بىحالى و واخوردگى از واقعیتهاى زندگى و امثال اینها بکشاند، این موسیقى، موسیقى حلال نیست؛ موسیقى حرام است. موسیقى اگر چنانچه انسان را از معنویت، از خدا و از ذکر غافل کند، این موسیقى حرام است. موسیقى اگر انسان را به گناه و شهوترانى تشویق کند، این موسیقى حرام است؛ از نظر اسلام این است. موسیقى اگر این خصوصیات مضر و موجب حرمت را نداشته باشد، البته آنوقت حرام نیست. اینهایى را که من گفتم، بعضى از آنها در موسیقى بىکلام و در سازهاست؛ بعضى هم حتى در کلمات است. یعنى ممکن است فرضاً یک موسیقى سادهى بىضررى را اجرا کنند، لیکن شعرى که در این موسیقى خوانده مىشود، شعر گمراه کنندهیى باشد؛ شعر تشویق کنندهى به بىبندوبارى، به ولنگارى، به شهوترانى، به غفلت و اینطور چیزها باشد؛ آن وقت حرام مىشود. بنابراین، آن چیزى که شاخص حرمت و حلیت در موسیقى است و نظر شریف امام هم در اواخر حیات مبارکشان - که آن نظریه را در باب موسیقى دادند - به همین مطلب بود، این است. موسیقى لهوى داریم ممکن است موسیقى - به اصطلاح فقهىاش - موسیقى لهوى باشد. «لهو» یعنى غفلت، یعنى دور شدن از ذکر خدا، دور شدن از معنویت؛ دور شدن از واقعیتهاى زندگى؛ دور شدن از کار و تلاش و فرو غلتیدن در ابتذال و بىبندوبارى. این موسیقى مىشود حرام. اگر این با کیفیت اجرا حاصل بشود، اگر با کلام حاصل بشود؛ فرقى نمىکند.
شما مىگویید زبان بینالمللى. آن موسیقى اى که به قول خود شما مرزها را درنوردیده و در جاهایى پخش شده، آیا این لزوماً موسیقى خوبى است؟ صرف این که یک موسیقى از مرز فلان کشور خارج شد و توانست به مثلاً کشورهاى مختلف برود و یک عده طرفدار پیدا کند، مگر دلیل خوب بودن موسیقى است؟ نه، به هیچ وجه. ممکن است یک موسیقى اى باشد که به شهوترانى و تحرکات و نشاط هاى شهوى جوانى را تحریک کند؛ طبیعى است که یک مشت جوانى که غفلت زده هستند، از این موسیقى خوششان مىآید. هر جایى که در دنیا دستشان به این نوار بیفتد، از آن نوار استفاده مىکنند. این دلیل خوب بودن موسیقى نیست.
من نمىتوانم بطور مطلق بگویم که موسیقى اصیل ایرانى، موسیقى حلال است؛ نه، این طور نیست. بعضى خیال مىکنند که مرز موسیقى حلال و حرام، موسیقى سنتى ایرانى و موسیقى غیرسنتى است؛ نه، اینطورى نیست. آن موسیقى اى که منادیان دین و شرع همیشه در دورههاى گذشته با آن مقابله مىکردند و مىگفتند حرام است، همان موسیقى سنتى ایرانى خودمان است که به شکل حرامى در دربارهاى سلاطین، در نزد افراد بىبندوبار، در نزد افرادى که به شهوات تمایل داشتند و خوض در شهوات مىکردند، اجرا مىشده؛ این همان موسیقى حرام است. بنابراین، مرز موسیقى حرام و حلال، عبارت از ایرانى بودن، سنتى بودن، قدیمى بودن، کلاسیک بودن، غربى بودن یا شرقى بودن نیست؛ «مرز» آن چیزى است که من عرض کردم. این ملاک را مىشود بهدست شما بدهیم، اما اینکه آیا این نوار جزو کدام هاست، این را من نمىتوانم مشخص کنم.
البته الان دستگاههایى هستند که دارند ممیزى مىکنند؛ اما من خیلى هم اطمینان ندارم که این ممیزی ها صددرصد درست باشد. گاهى مىآیند به ما مىگویند که یک نوار بسیار بد یا مبتذلى را دارند بهصورت مجاز پخش مىکنند؛ گاهى هم ممکن است عکس این اتفاق بیفتد. من الان نمىدانم واقعاً این ممیزی ها چقدر از روى واقعبینى و ضابطهمندى انجام مىگیرد؛ اما آن چیزى که من مىتوانم به شما - بهعنوان یک جوان خوب و به عنوان کسى که مثل فرزندان خودم هستید - بهعنوان نصیحت و نظر خودم بگویم، ایناست که عرض کردم.
به نظرم مىرسد که موسیقى مىتواند گمراه کننده باشد، مىتواند انسان را به شهوات دچار کند، مىتواند انسان را غرق در ابتذال و فساد و پستى بکند؛ مىتواند هم این نباشد و مىتواند عکس این باشد؛ مرز حلال و حرام اینجاست. من امیدوارم که شما جوانان با این زاد و تقوا بتوانید وارد میدان بشوید و تولیدهایى داشته باشید که به معناى حقیقى کلمه هم خصوصیات موسیقى خوب و بلیغ را داشته باشد و به معناى حقیقى تأثیرگذار مثبت باشد و حقیقتاً جوانان و روحها را، به صفا و به معنویت و به حقیقت رهنمون کند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید